نگاهی به چند کتاب شاخص درباره آزادگان
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۸۴۲۷۷
بیش از دو دهه از آزادی آزادگان سرافراز به میهن میگذرد و در این مدت حدوداً ۷۳۰ عنوان کتاب درباره آنها منتشر شده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، سیوسه سال پیش در 26 مرداد 1369، نخستین گروه از آزادگان غیور به وطن بازگشتند. چند روز پیش از این یعنی در 22 مرداد 1369 ستاد امور رسیدگی به امور آزادگان تأسیس شد و بعد از چند روز، اولین تبادل اسرای ایرانی و عراقی با حدود 50 هزار آزاده ایرانی و به همین تعداد از نیروهای عراقی صورت گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیش از دو دهه از آزادی آزادگان سرافراز به میهن میگذرد و در این مدت حدوداً 730 عنوان کتاب درباره آنها منتشر شده است. مرتضی سرهنگی درباره خاطرات اسرا میگوید: «خاطرات اسرای جنگی، انسانیترین نوع ادبیات است.» بهمناسبت این روز فرخنده، به معرفی چند عنوان از این تعداد میپردازیم:
«فرزند ابوتراب»
مرحوم سید علی اکبر ابوترابی را میتوان جزو پنج آزاده دوران هشت سال جنگ تحمیلی دانست. آزادهای که به «سید آزادگان» شهره شد؛ اما هیچگاه بعد از بازگشت به میهن از این شهرت استفاده نکرد. بلکه از همان روزهای ابتدای آزادی، کنج عزلت و گوشهنشینی را انتخاب نکرد و پیگیر امور آزادگان شد. آزادهای که حتی در مقابل نیروهای صلیب سرخ، هوای فرماندهای که اسرا را شکنجه میکرد هم داشت. فرمانده از او علت را میپرسد و او در پاسخ میگوید: «ما مسلمانیم و او مسیحی.» و اینگونه در قلبها رسوخ میکرد.
کتاب «فرزند ابوتراب» بهقلم مجید قاسم برگهایی از زندگی مرحوم سیدعلیاکبر ابوترابی است که حاوی خاطرات نابی است که از سوی خانواده و دوستان ایشان بیان شده و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرده است.
«ملا صالح»
اگر فیلم «آن بیستوسه نفر» را دیده باشید، حتماً آشنایی خوبی با ملاصالح قاری پیدا کردهاید. فردی که در لباس مترجم توانست به دیگر اسرا کمک کند. کتاب «ملاصالح» بهقلم رضیه غبیشی عنوان کتابی است که زندگی پُرفراز و فرود «ملاصالح قاری» را با کمک واژهها به تصویر کشیده است. ملاصالحی که سال 1349 توسط ساواک دستگیر و در سال 1357 بههمراه زندانیان مشهور سیاسی آزاد شد. ملاصالحی که در خرداد 1358 مسئولیت ارتباط اجتماعی سپاه آبادن را برعهده گرفت. ملاصالحی که بههمراه 23 نوجوان اسیرشده در قصر صدام ملاقاتش میکنند. صدام درصدد این بود که از نوجوانان اسیرشده سوءاستفاده تبلیغاتی کند؛ اما با هشیاری ملاصالح و «آن 23 نفر» این اتفاق نیفتاد.
این کتاب توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
«اسرار جنگ به روایت اسرای عراقی» و «تابستان 69»
هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، در کنار تمام دستاوردها و روزهای تلخ و شیرینش، دو مرتضی را در حوزه ادبیات دفاع مقدس به ما معرفی کرد. شهید سید مرتضی آوینی با آن صدای آسمانیاش در پشت دوربین مستند روایت فتح و مرتضی سرهنگی که اگر نبود، ادبیات پایداری ما تبدیل به یک درخت تنومند و با نشاط نمیشد. مرتضی سرهنگی دو اثر خوب با موضوع اسرا دارد. «اسرار جنگ به روایت اسرای عراقی» و «تابستان 69.».
«اسرار جنگ به روایت اسرای عراقی»، بیان خاطرات و نکات اسرای عراقی است که در همان زمان جنگ، سرهنگی به سراغ آنها رفته و توانست لایههای درونی شخصیت آنها را بیرون بکشد. چه آنهایی که به شخصیت امام و انقلاب اسلامی ایران ابراز علاقه کردند و چه آنهایی که همچنان سنگ حزب بعث و شخص صدام را به سینه میزدند. این کتاب در 407 صفحه از سوی انتشارات سروش به بازار عرضه شده است.
9کتاب خواندنی درباره مدافعان حرممرتضی سرهنگی در کتاب «تابستان 69»، با مطالعه 360 کتاب با محوریت اسارت رزمندگان، 40 خاطره از لحظه اسارت مردان و زنان ایرانی را انتخاب و با قلم خود آن خاطرات را به رشته تحریر درآورد. مردان و زنانی که لحظههای سخت اسارت همچنان با آنهاست و زندگی امروز آنها را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. لحظهای که زندگی آنها را به دو بخش متفاوت تقسیم کرد.
انتشارات سوره مهر این کتاب را در 180 صفحه منتشر کرده است.
«من زندهام»
شنیدن اسارت زنان و کودکان در جنگ، دل هر انسان شرافتمندی را به درد میآورد. درواقع بدترین و بیشترین در جنگ، به کودکان و زنان میرسد؛ چراکه هیچگونه سنخیتی با روحیه و جنس نرم و لطیف آنها ندارد.
کمتر از چهل روز از حمله عراق به ایران نگذشته بود که چهار بانوی امدادگر اسیر بعثیها میشوند و عراقیها به آنها لقب «بنات الخمینی» دادند. معصومه آباد در کتاب «من زندهام» که توسط انتشارات سوره مهر در 554 صفحه به چاپ رسیده، در هشت فصل از کودکی تا لحظه آزادیاش را شرح داده است. اگرچه خاطرات اسارت یک زن هموطن تلخ و گزنده است؛ اما آنهمه رشادت، ایستادگی و امید به زندگی قابل ستایش است.
«مرصع» سراغ یک تجربه کمتر شنیده شده رفت/ از هنر آزادگان چه میدانید؟«دارزن»
طاهره کوهکن در دومین اثر خود، روایتگر زندگی اصغر اقلیدی از دوران کودکی تا دوران اسارت او بهدست کوملهها میپردازد. نویسنده با عنوان فرعی کتاب؛ «زندگینامه اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندانهای حزب کومله» تکلیف خواننده را همان اول مشخص میکند. ما در کتاب «دارزن» شاهد روایتهای رقیق و دقیقی هستیم که نشاندهنده مظلومیت و غریبی شهدایی است که در شمال غرب کشور به شهادت رسیدند؛ چرا که تنوع عملیات دفاع مقدس در جنوب کشور بسیار گسترده بود و بههمین خاطر اکثر راویان به آن سمت رفته و خاطرات حوادث در مناطق جنوب را روایت کردهاند. در حالی که عملیات در کردستان در حد تک و پاتک، کمین و ضدکمین، نفوذ به داخل مقرها و پایگاهها و طی یک شبانهروز بود. در این میان، نیروهای حاضر در آنجا بهگونههای مختلف و با مظلومیت تمام بهشهادت رسیدند.
راوی هم مثل همه اسرا و زندانیان دولهتو لحظات سختی را سپری کرد؛ بهطوری که تمام موهایش سفید شد و دندان سالمی هم در دهان نداشت. همه این اتفاقات در هفت ماه اسارت رخ داد. در دولهتو اگر اسیری را میکشتند یا بر اثر ضرب و شتم جان میباخت، معلوم نبود جنازهاش به دست خانوادهاش برسد یا نه:
«- سعید مُرد یه کاری کنین. بغضم شکست و ضجهام بلند شد. کاکیدالله از اتاقش آمد بیرون. دم در حیاط زندان ایستاد و بیخیال گفت: بیارینش بیرون.
یک طرف پتویش را گرفتم و علی هم طرف دیگر را. بیرون زندان روی زمین سرد گذاشتیمش. زندان تاریک بود و قیافه سعید را درست ندیدم. حالا لبهای سیاهشده و صورت زردش را زیر نور ماه داشتم میدیدم و دیگر کاری از دستم بر نمیآمد. چشمهای باز منتظرش را بستم. انگار سالها خوابیده بود. دلم برایش میسوخت. برای همهمان. مردن در غربت سخت بود. حتماً خانوادهاش امید داشتند که سعید برگردد؛ اما حالا توی غربت معلوم نبود جسمش را چه کار میکنند. دفنکردنی که در کار نبود. یک جایی توی کوه میانداختندش و بعد هم تمام. اگر بیست سال زندان عراق بودم، بهتر بود تا یک روز اسیر کومله و دموکرات و مجاهدین خلق. (ص 116)
«دارزن» در 156 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی بهزیور طبع آراسته شده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: مرتضی سرهنگی اسرای عراقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۸۴۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازسازی چهره زن عراقی از ۷۵۰۰۰ سال پیش / عکس
به گزارش خبرآنلاین و به نقل از ایسنا، این زن که به نام شاندر زی (Shanidar Z) معروف است، سال ۲۰۱۸ در غار شاندر، کردستان عراق (۸۰۰ کیلومتری شمال بغداد) پیدا شد. این زن از گونه نئاندرتال است، نزدیکترین خویشاوند انسانتبار انسانهای امروزی که حدود ۴۰ هزار سال پیش و پس از هزاران سال همزیستی با هوموسپینس (انسان خردمند) منقرض شد.
دانشمندانی که بقایای این اسکلت را مطالعه میکنند، بهزحمت ۲۰۰ قطعه استخوان جمجمه او را کنار هم قرار دادند. آنها از خطوط صورت و جمجمه این زن برای بازسازی چهرهاش استفاده کردند تا بفهمند او چه شکلی بوده است.
شرح عکس: اما پومروی در کنار جمجمه «شاندر زی»
دکتر اما پومروی (Emma Pomeroy)، دیرینهانسانشناس و دانشیار دپارتمان باستانشناسی دانشگاه کمبریج که اسکلت را از زیر خاک بیرون آورده است، میگوید: «جمجمههای نئاندرتالها با برجستگیهای قابلتوجه و بدون چانه متفاوت از جمجمههای گونه خودمان به نظر میرسند. بازسازی صورت شاندر زی نشان میدهد که این تفاوتها ممکن است در زندگی واقعی آنها آنقدر فاحش نبوده باشد. او درواقع نسبت به اندازهاش، چهره بزرگی دارد. او برآمدگیهای ابروی بزرگی دارد که معمولاً ما آنها را نمیبینیم».
نئاندرتالها حدود ۳۰۰ هزار سال در سراسر اروپا، خاورمیانه و کوههای آسیای مرکزی زندگی کردند و حدود ۳۰هزار سال با انسانهای امروزی همپوشانی داشتند. تجزیهوتحلیل دیانای انسانهای امروزی نشان داده است که در آن روزگار، نئاندرتالها و هوموسپینسها با یکدیگر همزیستی داشتهاند و وجود ردپای ژنتیکی نئاندرتالها در انسانهای امروزی، نشانی از وجود روابط خانوادگی بین این دو گونه است.
تحلیل جدید
شرح عکس: چهره بازسازی شده «شاندر زی»
هنگامیکه پومرو برای اولین بار این اسکلت را با حفاری خارج کرد، جنسیت آن بلافاصله مشخص نشد زیرا فقط نیمه بالایی بدن حفظ شده بود و خبری از استخوانهای لگن نبود. گروهی که در ابتدا بقایای آنها را موردمطالعه قرار دادند، روی روش نسبتاً جدیدی تکیه کردند که شامل تعیین توالی پروتئینهای داخل مینای دندان برای تعیین جنسیت شاندر زی بود.
محققان دانشگاههای کمبریج و لیورپول، طول و قطر استخوانهای بازوی «شاندر زی» را با دادههای مربوط به انسانهای امروزی مقایسه کردند و قد این نمونه را حدود ۵ فوت (۱٫۵ متر) تخمین زدند. تجزیهوتحلیل ساییدگی دندانها و استخوانها نشان داد که او در زمان مرگ در اواسط چهلسالگی زندگی خود بوده است.
پومروی میگوید: «این تخمین معقولی است، اما ما نمیتوانیم ۱۰۰ درصد مطمئن باشیم که او مسنتر نبودهاند. آنچه میتوانیم بگوییم این است که «شاندر زی» عمر نسبتاً طولانی داشته است. برای آن جامعه، آنها احتمالاً از نظر دانش و تجربه زندگی بسیار مهم بودند».
غاری که «شاندر زی» در آن دفن شده بود، در میان باستانشناسان و دیرینهشناسان مشهور است زیرا ۱۰ نئاندرتالی که طی گمانهزنیهای سال ۱۹۶۰ در آنجا کشف شد، محققان را به این باور رساند که نئاندرتالها بارها به غار شاندر بازگشتهاند تا مردگان خود را دفن کنند و حتی ممکن است که نئاندرتالها، مردگان خود را با «گُل» دفن کرده باشند و این اولین چالش در برابر دیدگاه رایجی بود که انسانهای باستانی را نادان و بیرحم میدانست. بااینحال، تحقیقات بعدی توسط گروه پومرو، نظریه تدفین با گُل را موردتردید قرار داده است.
در عوض، آنها گمان میکنند که گرده کشفشده در میان گورها ممکن است از طریق زنبورهای گردهافشان وارد گور شده باشد. بااینحال، در طول سالها دانشمندان شواهد فزایندهای از هوش و پیچیدگی نئاندرتالها، ازجمله هنر و ابزار پیدا کردهاند.
شاید نئاندرتالها مردگان خود را با دستههای گل تجلیل نمیکردند، اما تحقیقات نشان میدهد که ساکنان غار شاندر احتمالاً گونهای همدل بودند. بهعنوانمثال، یک نئاندرتال مرد که در آنجا دفن شده بود، ناشنوا بود و با ضربهای به بازو و سرش فلج شده بود که احتمالاً او را تا حدی نابینا میکرد، اما او مدت زیادی زنده بود، بنابراین طبق تحقیقات باید از او مراقبت میشد.
پومروی میگوید که شاندر زی اولین نئاندرتالی است که در بیش از ۵۰ سال گذشته در این غار پیدا شده است، اما این مکان هنوز هم میتواند بستری برای اکتشافات بیشتر باشد.
بازسازی جمجمه
پومروی بازسازی جمجمه شاندر زی را که نسبتاً بلافاصله پس از مرگ له شده بود، بهعنوان یک «پازل سهبعدی با حساسیت بالا» توصیف کرد.
استخوانهای فسیلشده در بلوکهای کوچکی از رسوبات غار برداشته شده و در فویل پیچیده شدند و محققان آنها را برای تجزیهوتحلیل به دانشگاه کمبریج فرستادند.
در آزمایشگاه کمبریج، محققان از هر بلوک میکرو سیتیاسکن گرفتند و از اسکنها برای هدایت استخراج قطعات استخوانی استفاده کردند. دکتر لوسیا لوپز پولین (Lucía López-Polín)، همکار پومروی، محافظ باستانشناسی از موسسه کاتالان برای دیرینه اکولوژی انسانی و تکامل اجتماعی در اسپانیا، بیش از ۲۰۰ تکه جمجمه را با چشم کنار هم قرار داد تا آن را به شکل اولیه خود بازگرداند.
این گروه جمجمه بازسازیشده را اسکن و پرینت سهبعدی کردند که پایه و اساس سر بازسازیشدهای را شکل داد که توسط دیرینه هنرمندان دوقلوی دانمارکی، آدری و آلفونس کنیس (Adrie and Alfons Kennis)، لایههایی از ماهیچه و پوست روی آن قرار بگیرد.
۵۴۵۴
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902145 ذوالفقار دانشی